دست راستش را با دست راستم و دست چپش را با دست چپم گرفته بودم . روی صندلی مخصوص دندان پزشکی نشستم و پاهایش را هم با آرنج دستهایم مهار کردم اما با این حال با تمام توانش سعی میکرد تا خودش را خلاص کند . دکتر هم سعی میکرد خویشتن داری کند و آرامش خودش را حفظ کند. دو پرستار هم تمام راه های تشویق و تهدیدی که بلد بودند را برای آرام کردنش به کار گرفتند اما بی فایده بود . با تمام توان فریاد میزد و از بس گریه کرده بود به هق هق افتاده بود . تمام بدنش از عرق خیس شده بود دقیقا مثل کسی که یک ساعت داخل سونای خشک نشسته باشد . یک بار هم دچار حالت تهوع شد و همه چیزهایی که خورده بود را روی لباس های من خالی کرد . چند بار هم با سرفه خون دهانش را به سر و صورت من و دکتر و پرستارها پاشید و این جریان حدود یک ساعت و نیم ادامه داشت . راستی یادم رفته بود بگویم : دندانش درد گرفته بود و با کلی مصیبت و درد سر یک دندان پزشک خوب کودکان پیدا کردم و بالاخره بعد از یک ماه دندان درد و رفت و آمد به دندانپزشکی و دادن هزینه نسبتا زیادی قال قضیه کنده شد و دندان درست شد . آن قدر خسته و کوفته شده بود که داخل ماشین خوابش برده بود و من هم بعد از آن اوضاع افتضاح جنازه ام را به خانه رساندم؛ اما خوشحال بودم از اینکه بالاخره تمام شد ... دکتر گفته بود به خاطر اینکه تنبلی کردید و به دندانش نرسیدید به این روز افتاده و از این به بعد باید هرطور شده دندان هایش را مسواک کنید با یک برنامه ریزی تشویقی و تهدیدی شروع کردم به عادت دادنش به مسواک زدن هر شب و این برنامه چند شب ادامه پیدا کرد و تحت هیچ شرایطی اجازه ندادم بدون مسواک زدن بخوابد .... چند روز بعد حس "ای کیو سانی" در من گل کرد و به فکر فرو رفتم این، چند تا دندون بیشتر نبود که همه مونو کلافه کرد و کلی هم هزینه و دردسر برامون درست کرد و تنها دلیل این درد سر هم عدم توجه به موقع ما بود اما خب خدا رو شکر با یه مقدار صرف وقت و پرداخت هزینه به حالت اولش برگشت و الان دندون و جسم سالمی داره اما اگه خدایی نکرده از روحش غفلت کنم و به اون نرسم و باز هم خدایی نکرده اگه روحش چند ساله دیگه وضعیت الان دندون هاشو پیدا کنه اون وقت چه خاکی توی سرم بریزم ؟! یعنی اون مو قع هم میشه با صرف یه مقدار وقت و هزینه کردن مالی همه چیز به جای اولش برگرده ؟! یعنی کسی هست که این قدر متخصص باشه که در حد یک ساعت و نیم روح پر پیچ و خم و پر رمز و راز یک انسان رو اصلاح کنه ؟! اگه واقعا جواب همه این سوال ها مشخصه پس چرا از همین الان به فکر سلامت و مسواک روحش نباشم ؟!!! ..... این بود که تصمیممان را گرفتیم و بنا شد از آن شب به بعد هر شب بعد از مسواک زدن دندان هایمان با یک لیوان آب و مقداری خمیر دندان؛کنار هم بنشینیم و روحمان را با دو صفحه قرآن مسواک بزنیم تا خدای نکرده به خاطر غفلت از روحمان دچار فاسد شدن روح و خرابی آن نشویم .... راستی شما چطور روحتان را مسواک میزنید ؟
[ سه شنبه 91/7/11 ] [ 10:52 عصر ] [ شبر ]
[ نظرات () ]
|
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |